دیکشنری
داستان آبیدیک
pelt
pɛlt
فارسی
1
عمومی
::
پرتاب كردن، شتاب كردن، شتاب، ضربه، پوست پشم دار
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PELLICLE OF THE URME
PELLICULAR
PELLICULAR WATER
PELLICULATE
PELLITORY
PELLITORY OF SPAIN
PELLITORY OF THE WAL
PELLUCID
PELLUCID MARGINAL DEGENERATION
PELLUCIDITY
PELLUCIDLY
PELLUCIDNESS
PELMET
PELOPONNESIAN
PELOTA
PELT
PELT DOWN
PELT WITH
PELTAST
PELTATE
PELTING
PELTMONGER
PELTRY
PELVIC
PELVIC ARCH
PELVIC CAVITY
PELVIC DIAPHRAGM
PELVIC GIRDLE
PELVIC INFLAMMATORY DISEASE
PELVIC TILT
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید