دیکشنری
داستان آبیدیک
permanently
pɜɹmənəntli
فارسی
1
عمومی
::
بطور دائمی، بطور همیشگی، بطورثابت
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PERMANENT BARRIER
PERMANENT EXTENSION
PERMANENT FAULT
PERMANENT FAULTS
PERMANENT FILE
PERMANENT MOLD CASTING
PERMANENT NEUTRALITY
PERMANENT SAMPLE PLOT
PERMANENT SET
PERMANENT STORAGE
PERMANENT STORE
PERMANENT TECHNICAL COMMITTEE
PERMANENT TOOTH
PERMANENT WAVE
PERMANENT WAY
PERMANENTLY
PERMANGANATE
PERMEABILITY
PERMEABILITY ORDERING
PERMEABLE
PERMEABLE SANDSTONES
PERMEAMETER
PERMEANCE
PERMEANT
PERMEATE
PERMEATE FLUX
PERMEATE THROUGH
PERMEATE WITH
PERMEATION
PERMENSEM
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید