دیکشنری
pertrosal bone
pəɹtɹozəl bon
فارسی
1
عمومی
::
استخوان سنگییاحجری
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PERT
PERTAIN
PERTAIN TO
PERTAINING
PERTINACIOUS
PERTINACIOUSLY
PERTINACITY
PERTINENCE
PERTINENCE OR NENCY
PERTINENCY
PERTINENET
PERTINENT
PERTINENTLY
PERTLY
PERTNESS
PERTROSAL BONE
PERTUB
PERTUBATIVE
PERTURATION
PERTURB
PERTURBABLE
PERTURBATE
PERTURBATION
PERTUSION
PERTUSSIS
PERTUSSUS
PERU
PERUKE
PERUSAL
PERUSE
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید