دیکشنری
داستان آبیدیک
pithily
pɪθɪli
فارسی
1
عمومی
::
بطورلب، بطور مغزدار یا جوهردار، بانیرو
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PITCHERFUL
PITCHFORK
PITCHINESS
PITCHING MOMENT
PITCHSTONE
PITCHY
PITEOUS
PITEOUSLY
PITEOUSNESS
PITFALL
PITFULLY
PITH
PITHECANTHROPE
PITHECANTHROPUS
PITHECOID
PITHILY
PITHINESS
PITHLESS
PITHY
PITIABLE
PITIABLENESS
PITIABLY
PITIER
PITIFUL
PITIFULNESS
PITILESS
PITILESSLY
PITILESSNESS
PITMAN
PITOT TUBE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید