دیکشنری
planker
plæŋkəɹ
فارسی
1
عمومی
::
چونجل، گیاهانو جانورانیكهدستخوشجنبشابدریاهستند
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PLANETOLOGY
PLANFORM
PLANGENCY
PLANGENT
PLANIMETER
PLANIMETRY
PLANIPETALOUS
PLANIROSTRAL
PLANISH
PLANISPHERE
PLANK
PLANK COFFIN
PLANK MARCH
PLANK OVER
PLANK SLAB ELEMENTS
PLANKER
PLANKING
PLANKTER
PLANKTON
PLANKTONS
PLANLESS
PLANNED ECONOMY
PLANNED OBSOLESCENCE
PLANNER
PLANNING
PLANNING HORIZON
PLANNING MATERIALITY
PLANNING MEMORANDUM
PLANNING PROCESS
PLANNING SESSION
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید