دیکشنری
داستان آبیدیک
posteriorly
pɑstiɹiəɹli
فارسی
1
عمومی
::
از عقب، از پس
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
POSTERIOR DELTOID
POSTERIOR FONTANELL
POSTERIOR FOSSA
POSTERIOR INFERIOR ILIAC SPINE
POSTERIOR MONOAXIAL SCREW
POSTERIOR PARIETAL CORTEX
POSTERIOR PROBABILITIES
POSTERIOR PROBABILITY
POSTERIOR SEGMENT
POSTERIOR SUPERIOR ILIAC SPIN
POSTERIOR SUPERIOR ILIAC SPINE
POSTERIOR TIBIAL
POSTERIOR VITREOUS DETACHMENT
POSTERIORI
POSTERIORITY
POSTERIORLY
POSTERIORS
POSTERIROR ARCH
POSTERITY
POSTERN
POSTEXILIAN
POSTEXILIC
POSTEXPOSURE PROPHYLAXIS
POSTFIX
POSTFIX NOTATION
POSTFORM
POSTGLACIAL
POSTGRADUATE
POSTGRADUATE SCHOOL
POSTGRADUATE TAUGHT EXPERIENCE SURVEY
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید