دیکشنری
داستان آبیدیک
pragmatize
pɹægməta͡iz
فارسی
1
عمومی
::
موافقدلائلعقلی تعبیر كردن، واقعینشاندادن
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PRAEMUNIRE
PRAEPOSTOR
PRAESIDIUM
PRAETOR
PRAETORIAL
PRAETORIAN
PRAETORIAN GUARD
PRAGAMATIST
PRAGMATIC
PRAGMATIC INFERENCING
PRAGMATIC MEANING
PRAGMATICALLY
PRAGMATICS
PRAGMATISM
PRAGMATIST
PRAGMATIZE
PRAIRIE
PRAIRIE CHICKEN
PRAIRIE OYSTER
PRAISE
PRAISE THE SKIES
PRAISE TO GOD
PRAISE TO THE SKIES
PRAISED
PRAISEFUL
PRAISER
PRAISEWORTHILY
PRAISEWORTHINESS
PRAISEWORTHY
PRALINE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید