دیکشنری
داستان آبیدیک
preglacial
pɹigle͡iʃəl
فارسی
1
عمومی
::
وابستهبهپیشاز دورهیخ
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PREFIXTURE
PREFLIGHT
PREFORM
PREFORMATION
PREFORMATIVE
PREFORMED PARTICLE GEL
PREFRONTAL
PREFRONTAL BRAIN ACTIVITY
PREFRONTAL CORTEX
PREFRONTAL LOBE
PREFUNCTION AREA
PREGANGLIONIC
PREGENIAL
PREGENITAL PHASE
PREGIUREMENT
PREGLACIAL
PREGNABILITY
PREGNABLE
PREGNANCY
PREGNANCY TEST
PREGNANT
PREGNANT USE OF A VE
PREGNANTLY
PREHEAT
PREHEATING COIL
PREHEATING RELAY
PREHEND
PREHENSILE
PREHENSILITY
PREHENSION
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید