دیکشنری
present fairly
pɹɛzənt fɛɹli
فارسی
1
عمومی
::
مطلوبیت ارائه
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PRESCRIPTION
PRESCRIPTIVE
PRESCRIPTIVE APPROACH
PRESCRIPTIVE RIGHT O
PRESCRIPTIVE STRATEGY
PRESCRIPTIVE THEORY
PRESEISMIC PHASE
PRESELL
PRESENCE
PRESENCE CHAMBER
PRESENCE OF MIND
PRESENILIN
PRESENT
PRESENT ARMS
PRESENT DAY
PRESENT FAIRLY
PRESENT MAID PROSPEC
PRESENT MOMENT AWARE
PRESENT MOMENT AWARENESS
PRESENT ON A SILVER PLATTER
PRESENT ORIENTED
PRESENT PARTICIPLE
PRESENT PERFECT
PRESENT PERFECT TENS
PRESENT PROGRESSIVE
PRESENT SERVICEABILITY INDEX
PRESENT TENSE
PRESENT TO
PRESENT VALUE (PV)
PRESENT VALUE COST
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید