دیکشنری
داستان آبیدیک
prickling
pɹɪklɪŋ
فارسی
1
عمومی
::
زننده، احساسسوزنسوزنییا تیغتیغی، سوزش دار
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PRICES ARE SAGGING
PRICES RULE HIGH
PRICING
PRICING ANOMALY
PRICING OF OPTIONS
PRICK
PRICK EARED
PRICK UP ITS EARS
PRICK UP ONE'S EARS
PRICKER
PRICKET
PRICKET SISTER
PRICKLE
PRICKLEBACK
PRICKLINESS
PRICKLING
PRICKLY
PRICKLY A
PRICKLY HEAT
PRICKLY PEAR
PRICKS OF CONSCIENCE
PRIDE
PRIDE AND JOY
PRIDE FUL
PRIDE GOES BEFORE A FALL
PRIDE IN
PRIDE OF PLACE
PRIDE OF THE MORNING
PRIDE ONESELF ON
PRIDEFUL
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید