دیکشنری
داستان آبیدیک
priestly
pɹistli
فارسی
1
عمومی
::
در خور كشیشیا كاهن، وابستهبه، مانند كشیشیا كاهن
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PRIDE IN
PRIDE OF PLACE
PRIDE OF THE MORNING
PRIDE ONESELF ON
PRIDEFUL
PRIDELESS
PRIDICATE CALCULUS
PRIER
PRIEST
PRIEST RIDDEN
PRIESTCRAFT
PRIESTESS
PRIESTHOOD
PRIESTLIKE
PRIESTLINESS
PRIESTLY
PRIFIX
PRIFIXAL
PRIG
PRIGGERY
PRIGGISH
PRIGGISHNESS
PRIGGISM
PRILL
PRIM
PRIM BUFFA
PRIM DONNA
PRIM RY TRUTHS
PRIMA BALLERINA
PRIMA DONNA
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید