دیکشنری
primitively
pɹɪmɪtɪvli
فارسی
1
عمومی
::
بطور قدیمییا بدوی
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PRIMER
PRIMEUR
PRIMEVAL
PRIMIGENIAL
PRIMING
PRIMING EFFECTS
PRIMIPARA
PRIMIPARITY
PRIMIPAROUS
PRIMITIVE
PRIMITIVE ACCUMULATION
PRIMITIVE BRAIN
PRIMITIVE FEELINGS
PRIMITIVE GROOVE
PRIMITIVE ROOTS
PRIMITIVELY
PRIMITIVENESS
PRIMITIVISM
PRIMLY
PRIMNESS
PRIMO
PRIMOGENITOR
PRIMOGENITORS
PRIMOGENITURE
PRIMORDIAL
PRIMORDIAL GERM CELLS
PRIMORDIALITY
PRIMORDIALLY
PRIMORDIUM
PRIMP
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید