دیکشنری
داستان آبیدیک
protista
pɹotɪstə
فارسی
1
عمومی
::
اغازیان
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PROTESTATION OF FRIE
PROTESTER
PROTESTINGLY
PROTESTOR
PROTESTTANT
PROTEUS
PROTEXT
PROTHALAMION
PROTHALAMIUM
PROTHESIS
PROTHONOTARY
PROTHORAX
PROTHROMBIN COMPLEX CONCENTRATES
PROTHROMBIN TIME
PROTIST
PROTISTA
PROTO ARABIC
PROTO SPACER
PROTO SUBJECT
PROTOBUF
PROTOCAPITALISTIC
PROTOCOL
PROTOCOL OF COMMUNICATION
PROTOCOLS FOR LOANABLE FUNDS
PROTOGENETIC
PROTOGENIC
PROTOHISTORY
PROTOLANGUAGE
PROTOLITH
PROTOLITHIC
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید