داستان آبیدیک

pudding

pʊdɪŋ


فارسی

1 عمومی:: دسر محتوی‌ ارد برنج‌ وتخم‌ مرغ‌ شبیه‌ فرنی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun a dessert: My son loves to eat bread pudding.

Simple Definitions

2 general:: see PROOF OF THE PUDDING.

American Heritage Idioms


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code