دیکشنری
punctuator
pʌŋkt͡ʃue͡itəɹ
فارسی
1
عمومی
::
نقطهگذار، كسیكهمابین نقطهگذاری را خوب میداند
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PUNCTILIOUS
PUNCTILIOUSNESS
PUNCTUAL
PUNCTUAL PAYMENT
PUNCTUALITY
PUNCTUALITY IS THE SOUL OF BUSINESS
PUNCTUALLY
PUNCTUATE
PUNCTUATE WITH
PUNCTUATED EQUILIBRIUM
PUNCTUATION
PUNCTUATION FOR REFE
PUNCTUATION MARK
PUNCTUATION SYMBOL
PUNCTUATIVE
PUNCTUATOR
PUNCTULATE
PUNCTULE
PUNCTUM
PUNCTURE
PUNCUATION
PUNDIT
PUNDITS
PUNG
PUNGENCY
PUNGENT
PUNGENTLY
PUNIC
PUNIC FAITH
PUNIC WARS
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید