purposelessly

pɜɹpəsləsli


فارسی

1 عمومی:: بی‌)داشتن‌(مقصود، بیخود، ازروی‌بی‌مقصودی‌، بیهوده‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code