quenchless

kwent͡ʃləs


فارسی

1 عمومی:: خاموش‌ نشدنی‌، فروننشین‌، رفع‌نشدنی‌، غیرقابل‌جلوگیری‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code