دیکشنری
داستان آبیدیک
rammish
ɹæmɪʃ
فارسی
1
عمومی
::
فاسد، هرزه، بدبد
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
RAMBLE
RAMBLE ON
RAMBLER
RAMBLING
RAMBLINGLY
RAMBUNCTIOUS
RAMEKIN
RAMENTUM
RAMEQUIN
RAMIE
RAMIFICATION
RAMIFORM
RAMIFY
RAMMED REFRACTORY
RAMMER
RAMMISH
RAMOSE
RAMOUS
RAMP
RAMP FUNCTION
RAMP SECRET SHARING
RAMP SLOPE
RAMP WALL
RAMPAGE
RAMPAGEOUS
RAMPANCY
RAMPANT
RAMPANTLY
RAMPART
RAMPIKE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید