دیکشنری
rapped
ɹæpt
فارسی
1
عمومی
::
گذشته و قسمت سومrap
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
RAPID APPLICATION DEVELOPMENT
RAPID ASSESSMENT METHOD
RAPID CHILLING
RAPID FIRE
RAPID GROWTH
RAPID PLASMA REAGIN
RAPID TRANSIT
RAPID TURN WARGAMING
RAPIDILY
RAPIDITY
RAPIDLY EVOLVING SEVERE MS
RAPIER
RAPINE
RAPIST
RAPPAREE
RAPPED
RAPPEE
RAPPER
RAPPINI
RAPPORT
RAPPROCHEMENT
RAPPROCHEMENT OF CULTURES
RAPSCALLION
RAPT
RAPT IN MEDITATION
RAPTATORIAL
RAPTATORY
RAPTOR
RAPTORAIL
RAPTORES
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید