دیکشنری
داستان آبیدیک
rawish
ɹɔɪʃ
فارسی
1
عمومی
::
تا اندازهای خام
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
RAW CHICKEN
RAW COMPONENTS
RAW CREAM
RAW DATA
RAW DATA FEED
RAW DEAL
RAW HEAD AND BLOODY
RAW MATERIAL
RAW MATERIALS INVENTORY
RAW NESS
RAW PRODUCE
RAW RECRUIT
RAW SILK
RAWHIDE
RAWINSONDE
RAWISH
RAX
RAY
RAY TRACING
RAYAH
RAYLEIGH NUMBER
RAYLEIGH QUOTIENT
RAYLEIGH WAVE
RAYLEIGH NUMBER
RAYLESS
RAYON
RAYPATH
RAYS OF LIGHT
RAZAVI KHORASAN PROVINCE
RAZE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید