reckless

ɹɛkləs


فارسی

1 عمومی:: بی‌ پروا، بی‌ اعتنا، بی‌ بیاك‌، بی‌ ملاحظ‌ه‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: adj. careless: She drove in a reckless manner.

Simple Definitions


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code