recorder

ɹəkɔɹdəɹ


فارسی

1 عمومی:: دستگاه‌ ضبط‌ صوت‌، بایگان‌، ضبط‌ كننده‌، صدانگار، ضبات‌، ثبات‌، نگارنده‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   nounMUSIC

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: noun transcriber: She had a tape recorder.

Simple Definitions


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code