دیکشنری
داستان آبیدیک
refluent
ɹəfluənt
فارسی
1
عمومی
::
فرو كش كننده، بر گردنده
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
REFLEXIBLE
REFLEXION
REFLEXIVE
REFLEXIVE CONSCIOUSNESS
REFLEXIVE CONTROL
REFLEXIVE PRONOUN
REFLEXIVE PROPERTY
REFLEXIVE RESPONSE
REFLEXIVELY
REFLEXIVITY
REFLEXOLOGY
REFLOAT
REFLORESCENCE
REFLOW
REFLUENCE
REFLUENT
REFLUX
REFLUX FINDING SCORE
REFLUX SYMPTOM INDEX
REFOCILLATE
REFOCUS ON PLANNING
REFOMULATE
REFOOT
REFOREST
REFORESTATION
REFORGE
REFORM
REFORM BILLS
REFORM JUDAISM
REFORM MOVEMENT
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید