relent

ɹɪlent


فارسی

1 عمومی:: نرم‌ شدن‌، رحم‌ بدل‌ اوردن‌، پشیمان‌ شدن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: verb to become more lenient, compassionate: He finally relented and let her go.

Simple Definitions


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code