دیکشنری
داستان آبیدیک
renewed
ɹənud
فارسی
1
عمومی
::
تازه)شده(، مجدد، نوشده، تجدیدشده
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
RENEGADE
RENEGADE ROW
RENEGE
RENEGE ON
RENEGOTIATION
RENEW
RENEWABILITY
RENEWABLE
RENEWABLE ELECTRICITY STANDARDS
RENEWABLE ENERGY
RENEWABLE ENERGY FIELD
RENEWABLE ENERGY STANDARD OFFER PROGRAM
RENEWABLE PORTFOLIO STANDARDS
RENEWAL
RENEWAL LOG
RENEWED
RENEWER
RENIFORM
RENITENCY
RENITENT
RENNET
RENOUNCE
RENOUNCE FOR
RENOUNCEMENT
RENOUNCER
RENOVATE
RENOVATION
RENOVATION CYCLE
RENOVATOR
RENOW APPROACH
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید