دیکشنری
داستان آبیدیک
reprouducible
ɹipɹa͡ʊdusəbəl
فارسی
1
عمومی
::
تجدید كردنی، دوباره درست كردنی، قابل تولیدیاتنا
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
REPROBATORY
REPROCESSING THE RECOVERED TEMPERED CHOCOLATE
REPRODUCE
REPRODUCE FROM
REPRODUCER
REPRODUCIBILITY
REPRODUCIBLE
REPRODUCTION
REPRODUCTION FIELD
REPRODUCTIVE
REPRODUCTIVE EFFORT
REPRODUCTIVE ENDOCRINOLOGIST
REPRODUCTIVENESS
REPRODUCTIVITY
REPROOF
REPROUDUCIBLE
REPROVABLE
REPROVE
REPROVE FOR
REPROVINGLY
REPS
REPTANT
REPTILE
REPTILIAN
REPTILIAN BRAIN
REPUBLIC
REPUBLIC OF LETTERS
REPUBLIC OF SERBSKA
REPUBLICAN
REPUBLICAN NATIONAL CONVENTION
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید