دیکشنری
داستان آبیدیک
reverberatory
ɹɪvɜɹbəɹe͡itəɹi
فارسی
1
عمومی
::
تابنده، منعكس سازندهیا شونده، برگرداننده، انعكاس
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
REVENUE RECOGNITION CONTROLS
REVENUE STREAM
REVENUE STREAMS
REVENUE TAX
REVENUER
REVENUES
REVENUES BUDGET
REVENUES COLLECTED IN ADVANCE
REVERBERANT
REVERBERATE
REVERBERATE THROUGH
REVERBERATE THROUGHOUT
REVERBERATE WITH
REVERBERATION
REVERBERATIVE
REVERBERATORY
REVERBERATORY FURNAC
REVERE
REVERE FOR
REVERED
REVERENCE
REVEREND
REVERENT
REVERENTIAL
REVERENTIALLY
REVERENTLY
REVERIE
REVERS
REVERSABLE
REVERSAL
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید