دیکشنری
داستان آبیدیک
risen
ɹa͡isen
فارسی
1
عمومی
::
طلوع كرده، برخاسته
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
RISE FROM THE DEAD
RISE FROM THE GRAVE
RISE FROM THE RANKS
RISE IN
RISE IN THE WORLD
RISE OF TIDE
RISE THROUGH THE RANKS
RISE TIME
RISE TO FAME
RISE TO FEET
RISE TO THE BAIT
RISE TO THE CHALLENGE
RISE TO THE OCCASION
RISE TO THE TOP
RISE UP
RISEN
RISER
RISIBILITY
RISIBLE
RISIBLE FACULTY
RISING
RISING STAR
RISING TIMES
RISK
RISK ACTIVITY
RISK ADJUSTED RETURN
RISK ADJUSTED RETURNS
RISK ANALYSIS
RISK APPETITE
RISK ASSESSMENT
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید