دیکشنری
rounders
ɹa͡ʊndəɹz
فارسی
1
عمومی
::
یكجور بازیگویوچوگان
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ROUND THE CLOCK CLINIC
ROUND THE CLOCK PHARMACY
ROUND THE WORLD TRIP
ROUND TOUR SITE DESIGN
ROUND TRIP
ROUND TRIP TICKET
ROUND UNVARNISHED TA
ROUND UP
ROUND UP TO
ROUND VOWEL
ROUNDABOUT
ROUNDED
ROUNDEL
ROUNDELAY
ROUNDER
ROUNDERS
ROUNDHEAD
ROUNDHEAL
ROUNDHOUSE
ROUNDING
ROUNDING ERROR
ROUNDING OFF
ROUNDISH
ROUNDLE
ROUNDLET
ROUNDLY
ROUNDNESS
ROUNDSMAN
ROUNDUP
ROUNDWORM
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید