دیکشنری
داستان آبیدیک
rurally
ɹɹəli
فارسی
1
عمومی
::
روستاوار، بطور دهاتی
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
RUPICOLOUS
RUPTURE
RUPTURE INDEX
RUPTURED
RUQ
RURAL
RURAL DISTRICT
RURAL INDUSTRIES RESEARCH AND DEVELOPMENT CORPORATION
RURAL POPULATION
RURAL RESIDENTS
RURALISM
RURALIST
RURALITY
RURALIZATION
RURALIZE
RURALLY
RURBAN
RURELEC
RUSE
RUSH
RUSH AT
RUSH CANDLE
RUSH FOR
RUSH HOUR
RUSH IN
RUSH INTO
RUSH INTO PRINT
RUSH OFF
RUSH ON
RUSH OUT
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید