saucer

sɑsəɹ


فارسی

1 عمومی:: نعلبكی‌، بشقاب‌ كوچك‌، زیر گلدانی‌، در نعلبكی‌ ریختن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun small plate: There was a saucer under each cup.

Simple Definitions


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code