scourge

skɜɹd͡ʒ


فارسی

1 عمومی:: شلاق‌، بلا، تازیانه‌، وسیله‌ تنبیه‌، غضب‌ خداوند

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun widespread affliction and devastation: The plague became the scourge of the known world.

Simple Definitions


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code