دیکشنری
sigmoidal
sɪgmɔ͡idəl
فارسی
1
عمومی
::
پیچیده، ماننده، ملتوی، هلالی، نیمدایره
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
SIGHT SEEING
SIGHT TEST
SIGHT UNSEEN
SIGHTED
SIGHTING
SIGHTLESS
SIGHTLINESS
SIGHTLY
SIGHTSEEING
SIGIL
SIGILLATE
SIGMATE
SIGMICANT ASSUMPTIONS
SIGMOID
SIGMOID CARTILAGE
SIGMOIDAL
SIGMOIDOSCOPY
SIGN
SIGN AND MAGNITUDE
SIGN AWAY
SIGN BIT
SIGN CHARACTER
SIGN DIGIT
SIGN FLIP FLOP
SIGN FOR
SIGN IN
SIGN LANGUAGE
SIGN MAGNITUDE
SIGN MANUAL
SIGN OF AGGREGATION
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید