دیکشنری
داستان آبیدیک
signate
sɪgnəti
فارسی
1
عمومی
::
نشاندار، مشخص
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
SIGNAL TRANSFORMATION
SIGNALER
SIGNALING
SIGNALING MOLECULES
SIGNALING PATHWAY
SIGNALING THEORY HYPOTHESIS
SIGNALIZE
SIGNALIZED INTERSECTION
SIGNALIZED JUNCTION
SIGNALLER
SIGNALLY
SIGNALLZATION
SIGNALMAN
SIGNALMENT
SIGNALS INTELLIGENCE2
SIGNATE
SIGNATORY
SIGNATURE
SIGNATURE CARD
SIGNATURE PRESENCE
SIGNATURE RECOGNITION
SIGNBOARD
SIGNED
SIGNED , SEALED AND DELIVERED
SIGNED FIELD
SIGNED MAGNITUDE
SIGNED, SEALED, AND DELIVERED
SIGNER
SIGNES ET ÉVÉNEMENTS
SIGNET
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید