دیکشنری
داستان آبیدیک
simoom
sɪmum
فارسی
1
عمومی
::
سموم، بادسام
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
SIMILE
SIMILIAR
SIMILITUDE
SIMILIZE
SIMMER
SIMMER DOWN
SIMMULATED ANNEALING
SIMNEL
SIMOLTANEOUS
SIMOLTANEOUSLY
SIMON
SIMON PURE
SIMONIAC
SIMONIZE
SIMONY
SIMOOM
SIMPER
SIMPERER
SIMPLE
SIMPLE ADDITIVE WEIGHTING
SIMPLE CAPITAL STRUCTURE
SIMPLE CURVE
SIMPLE DERIVED NOMINAL
SIMPLE DISPOSAL
SIMPLE EQUATION
SIMPLE EVENT CORRELATOR
SIMPLE EXPONENTIAL SMOOTHING
SIMPLE FRACTION
SIMPLE HEARTED
SIMPLE INTEREST
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید