دیکشنری
داستان آبیدیک
simpliciter
sɪmplɪsɪtəɹ
فارسی
1
عمومی
::
مطلقا، بیقید، بطور مطلق
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
SIMPLE NETWORK TIME PROTOCOL
SIMPLE PASSAGE GRAVE
SIMPLE RANDOM SAMPLE
SIMPLE RANDOM SAMPLES
SIMPLE REACTION TIME
SIMPLE REGRESSION
SIMPLE TABULATION
SIMPLE TO COMPLEX
SIMPLEMINDED
SIMPLETON
SIMPLEX
SIMPLEX CHANNEL
SIMPLEX CIRCUIT
SIMPLEX METHOD
SIMPLEX MODE
SIMPLICITER
SIMPLICITY
SIMPLIFCATION
SIMPLIFED ECOSYSTEM CAPITAL ACCOUNTS
SIMPLIFED PAYMENT VERIFCATION
SIMPLIFICATION
SIMPLIFIED
SIMPLIFIED PAYMENT VERIFICATION
SIMPLIfiED PROCEDURE ACCOMPANYING DOCUMENT
SIMPLIFIED PUBLIC MARKET
SIMPLIFIED SURFACE ENERGY BALANCE
SIMPLIFIER
SIMPLIFY
SIMPLISM
SIMPLISTIC
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید