دیکشنری
داستان آبیدیک
slanting
slæntɪŋ
فارسی
1
عمومی
::
شیبدار، كج، یكبر، سرازیر، اریب، مایل
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
SLAM THE BRAKES ON
SLAM THE DOOR IN FACE
SLAMMING
SLAND ARCS
SLANDER
SLANDERER
SLANDEROUS
SLANG
SLANGY
SLANT
SLANT AGAINST
SLANT CULTURE
SLANT RANGE
SLANT REINFORCEMENT
SLANT TOWARD
SLANTING
SLANTINGLY
SLANTWAYS
SLANTWISE
SLAP
SLAP AGAINST
SLAP BANG
SLAP DOWN
SLAP IN
SLAP IN THE FACE
SLAP ON
SLAP ON THE BACK
SLAP ON THE WRIST
SLAP ONTO
SLAP TOGETHER
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید