داستان آبیدیک

snobbery

snɑbəɹi


فارسی

1 عمومی:: افاده‌ فروشی‌، افاده‌، رفتاراز روی‌ خودستایی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. inverted His dismissive attitude towards the rich is just inverted snobbery. | cultural, intellectual, musical PREP. ~ about his snobbery about mixing with people from other classes | ~ towards snobbery towards electronic music

Oxford Collocations Dictionary


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code