دیکشنری
داستان آبیدیک
sombreness
sʌmbɹnəs
فارسی
1
عمومی
::
افسردگی، تاریكی، تیرگی
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
SOMATIC SENSORY
SOMATIZATION
SOMATOGENIC
SOMATOLOGY
SOMATOPATHY
SOMATOPLEURE
SOMATOSENSORY
SOMATOSENSORY CORTEX
SOMATOSENSORY EVOKED POTENTIAL
SOMATOTYPE
SOMATOTYPIC
SOMATOVISCERAL
SOMBER
SOMBRE
SOMBRELY
SOMBRENESS
SOMBRERO
SOMBROUS
SOME
SOME ELBOW ROOM
SOME LOOSE ENDS
SOME ONE
SOME ONE MUST STAY H
SOME ONE OR OTHER
SOME PEOPLE DON'T KNOW WHEN TO QUIT
SOME PUMPKINS
SOME SHUT EYE
SOME TIME
SOME TIME OR OTHER
SOME TWO HOURS
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید