دیکشنری
split wheel
splɪt hwil
فارسی
1
عمومی
::
چرخنیمه یا نصفه، نیمچرخ
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
SPLIT PEOPLE UP
SPLIT PERSONALITY
SPLIT RATE
SPLIT RING
SPLIT SCREEN
SPLIT SCREEN VIEW
SPLIT SECOND
SPLIT SHIFT
SPLIT SHOT
SPLIT SIDES
SPLIT SPREAD
SPLIT STANCE SQUAT
SPLIT THE DIFFERENCE
SPLIT TICKET
SPLIT UP
SPLIT WHEEL
SPLIT WITH
SPLITTER
SPLITTING
SPLITTING HEADACHE
SPLITTING OF S2
SPLODGE
SPLORE
SPLOTCH
SPLOTCHY
SPLURGE
SPLURGE ON
SPLUTTER
SPLUTTERY
SPOHNGE
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید