splodge

splɑd͡ʒ


فارسی

1 عمومی:: مالیدن‌)با(، چرك‌كردن‌، بد رنگ‌ كردن‌، اندودن‌، كثیف‌ كر

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code