دیکشنری
داستان آبیدیک
staunch
stɔnt͡ʃ
فارسی
1
عمومی
::
بیرخنه، كیپ، ثابت قدم، بیمنفذ، وفادار
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
STATUTE
STATUTE BOOK
STATUTE LABOUR
STATUTE MILE
STATUTE OF INTERNATIONAL COURT OF JUSTICE
STATUTE OF LIMITATIONS
STATUTES
STATUTORY
STATUTORY AUDIT
STATUTORY BODY
STATUTORY DEDUCTIONS
STATUTORY OFFENSE
STATUTORY PERFORMANCE INDICATOR
STATUTORY RAPE
STATUTORY SELF REGULATION
STAUNCH
STAUNCH STANCH
STAUNCH THE FOREIGN CURRENCY DRAIN
STAUNCHLY
STAUNCHNESS
STAVE
STAVE IN
STAVE OFF
STAVES
STAVESACRE
STAVROS NIARCHOS FOUNDATION CULTURAL CENTER
STAY
STAY ABREAST OF
STAY AFTER
STAY AHEAD OF
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید