superannuated

supəɹænjue͡itɪd


فارسی

1 عمومی:: زیاد كهنه‌، از كار افتاده‌، باز نشسته‌، متقاعد

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code