دیکشنری
داستان آبیدیک
tailling
te͡illɪŋ
فارسی
1
عمومی
::
پس مانده، لك، انسر اجركهدردیواراست، لكه، اخال
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
TAIL WATER
TAIL WATER DEPTH
TAIL WATER LEVEL
TAIL WIND
TAILBOARD
TAILCOAT
TAILER
TAILGATE
TAILING
TAILING EFFECT
TAILING POND
TAILINGS DAM
TAILLE
TAILLESS
TAILLIGHT
TAILLING
TAILOR
TAILOR MADE
TAILOR MADE FOR
TAILORED
TAILORING
TAILOR'S CHALK
TAILORS EXPANSION
TAILPIECE
TAILPIPE
TAILSPIN
TAILWIND
TAINT
TAINT WITH
TAINTING
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید