دیکشنری
داستان آبیدیک
telescopy
tɛləskɑpi
فارسی
1
عمومی
::
فن استعمال دوربین
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
TELEPLAY
TELEPORT AI
TELEPRINTER
TELEPROCESSING
TELEPROMPTER
TELEPSYCHOLOGY
TELERAN
TELESCOPE
TELESCOPE INTO
TELESCOPIC
TELESCOPIC CHIMNEY
TELESCOPIC ROD
TELESCOPICALLY
TELESCOPING STROKE
TELESCOPIST
TELESCOPY
TELESEISM
TELESERVICE
TELESTHESIA
TELETHERAPY
TELETHERMOSCOPE
TELETYPE
TELETYPESETTING
TELETYPEWRITER
TELETYPIST
TELEUTOSPORE
TELEVIEW
TELEVIEWER
TELEVISE
TELEVISION
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید