tenacity

tənæsɪti


فارسی

1 عمومی:: سفتی‌، استحکام، سرسختی‌، اصرار، سختی‌، چسبندگی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun holding to or adhering to something: His tenacity to accuracy amazed us.

Simple Definitions


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code