دیکشنری
داستان آبیدیک
tensible
tensəbəl
فارسی
1
عمومی
::
قابل تمدد، كششپذیر، كشیدهشدنی، قابل كشیدن
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
TENNIS COURT
TENNIS SHOE
TENNYSONIAN
TENON
TENOR
TENOTOMY
TENPIN
TENRUIAL
TEN'S COMPLEMENT
TENSE
TENSE UP
TENSEGRITY
TENSELY
TENSENESS
TENSIBILITY
TENSIBLE
TENSIDES
TENSILE
TENSILE FORCE
TENSILE MODULUS
TENSILE STRENGTH
TENSILE STRENGTHS
TENSILE STRESS
TENSILE TEST
TENSILITY
TENSIMETER
TENSIOMETER
TENSION
TENSION BAND
TENSION OF THE OPPOSITES
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید