timid

tɪmɪd


فارسی

1 عمومی:: كمرو، محجوب‌، ترسو

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: adj. shy: He was too timid to speak.

Simple Definitions


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code