underbaked

ʌndəɹbe͡ikt


فارسی

1 عمومی:: ناپخته‌، نیم‌پخته‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code