دیکشنری
داستان آبیدیک
unwielly
ʌnwilli
فارسی
1
عمومی
::
گنده، دیر جنب، بد هیكل، سنگین
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
UNWARINESS
UNWARRANTABLE
UNWARRANTED
UNWARY
UNWASHED
UNWATERED
UNWEARIED
UNWEARYING
UNWEAVE
UNWELCOME
UNWELCOMING
UNWELL
UNWHOLESOME
UNWHOLESOME DEMAND
UNWIELDY
UNWIELLY
UNWILLING
UNWILLINGLY
UNWILLINGNESS
UNWIND
UNWISDOM
UNWISE
UNWITTING
UNWITTINGLY
UNWONTED
UNWORDLY
UNWORLDLY
UNWORN
UNWORTHINESS
UNWORTHY
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید